یک دسته از مردان و یک
زمان: 00:44
نمایش ها: 3061
یک دختر زیبا با موهای سیاه نشسته بر روی یک صندلی ، کسی را لمس نمی کند و برخی از کتاب را می خواند. اما دوست پسر او به طور ناگهانی بسیاری از جنس بود. عطف زیبایی به او و لغزش به سمت او ، پسر شروع به کار با انگشت خود را به منظور توسعه یک باریک از عیار. حتی از یک انگشت در سوراخ مقعد او, قبل از ازدواج شروع به زاری که اگر او توسط یک شرکت از سربازان که تا به حال یک زن تنها برای یک سال دیده می شد سپس این منحرف برای چند دقیقه میله در سوراخ های مختلف از این خرده انواع اقلام ، در نتیجه آوردن او را به یک اوقات تلخی واقعی است. در نهایت ، او تصمیم می گیرد به ترحم در دوست دخترش و فقط انسانی او را دمار از روزگارمان درآورد. برای شروع ، او پیستون بزرگ خود را به دخترک او سوار ، و سپس او را سرطان قرار داده و شروع به درمان الاغ او. ناله و گریه می کند از زیبایی مایه تاسف او را لمس نمی کند در همه ، او هنوز هم موزون همچنان به درایو ساز خود را به نقطه باریک او. اگر چه شاید او فقط می داند, بر خلاف ما, که دوست دختر خود را تا بیان لذت فوق العاده ای.