پلیس--پلیس آداب (۱۹۹۹)
زمان: 14:23
نمایش ها: 4722
یک پسر دستور داد یک دختر و گفت که او می خواست چیزی غیر معمول است. او به او آمد و او را دعوت به سوار شدن در ماشین شیک او ، که دارای کاناپه های بسیار راحت و یک دسته از بالش. پسر کمی شوکه شده بود ، اما به محض این که دختر شیرین به او نشان داد دور خود ، سینه های کامل او در مورد هر خجالت را فراموش کرده است. در نهایت آنها در محل وارد--در ساحل زیبا ، اما پس از آن به ماشین بازگشت ، که در آن دختر او را گرم زیر زبان پسر خجالتی قرار داده ، و سپس او را سخت به عنوان چوب دیک غمگین.